از طبقه بالا میاد صدای پا
درا و پنجره ها بیخودی بسته میشن
فیریکی مونده اینا روم از همون بحث دیشب
میرینی رو مخ و سریع میگیری دست پیش هم
بالاخره میدونی خب منم یه جای کار
اینطوری خسته میشم خسته میشم
عاشقی خوبه اما بد وابستگیش هم
شکر طبیعت هزار بار که سالم گذشتیم از قتل دیشب
رباته اونی که میسازی دیگه
اصا خیالی نی که شدی به سیاهی خیره
میخوای بسازی دیره چون پاهات اضافی میره
فکر کردی بستی دستمو از پشت
با تو نه خبری از مقصده نه رشد
دیدی تش حالِ ما الآن شده اینو
بغل کردیم قرص خواب و کدئینو
نمیخوام بزنم دیگه غر بیخود
دارم سرنخ میدم بگیر کد اینو
نه اینکه فک کنی مث و عشق و خانوم منه
نذار که توو تنهایی زانو بزنه
چقد میشه مگه مهم شه یکی که نباشه
میشه حتی این نون شبم کوفت
فقط نگران تو بودن واسه سیگاره
منو تا دم قتل بردی به باد دادی
همه بارا به دوش ما شما فقط دو را به ما دادی
حسادتو نوشته تو بگو کجای آزادی
این یکی فکر نکنم که واست جون بکنه
نه مثل من که عرق ریختم بهت بدم کش
حال کردم سر هر چشمه ی بهشت بشم لش
تو که سابقه داری باز تیغو بکش به کلت
یه روز میای به سمتم که کلی بهت بخندم
تو باعث شدی که همینجا کدر شه شهرم
به خودم ثابت شده که ضد ضربم
میخوای بزنیم همو بزنی یه سره کوکائین بخوابی
دم بخاری بچاقی فراری بری رو بوگاتی بگازی
مث زندانی باس سه تایی یه جایی بپاییمت
داری خودمو دورمو همه اونا که دو دره شدنو میچاپی
فیریک دارم هر ساعت یه سیریش پا خط شک دارم
که تیمیم با هم تنهاییم توو تریپ با جمع
هر جایی لای دویستا مرد صحرایی میگی بلیط دارم
به هر لشی میگی میشناست نه دیگه نمیبینم بازم
یه کاری کردی که بهت بگم هر چی میخوای وردار فقط برو
کی فکرشو میکرد بگیرمت زیر چک و لگد تو رو بسازیم اون همه تنفرو
هر چی هستی نمیفهمی معنی خواهش و آرامشو تذکرو
تمومش کن این حالت تهوع رو فقط برو فقط برو فقط برو
هزار بارم بگی چشم من باهات قهرم دیگه دیره باهات قهرم
چقد سرعتو میگیری چقد خسته ان از دست اندازت شهرم
تکستامو قبل اینکه بنویسم خوندی
روراست مگه غیر اینم بودیم
به طبیعت قسم زشته انقد دوری
منم لاشی بازی واسه پرستیژم خوب نی
فکر میکنی که فکر منو خوندی
شکارو پروندی حرفه ای نبودی
اینا مغزو پاچید و ترکیدم تو تیم
وگرنه ما شعرو رو تردمیلم خوندیم
نه اینکه بیخود مثل تو پابند قانون منه
نذار که توو سختیا زانو بزنه